محله کشاورز پر از جوانان و نوجوانان ورزشکار و پرانگیزه است. این را وقتی فهمیدم که به سالن ورزشی شهید رجایی در انتهاییترین نقطه این محله پا گذاشتم. سالنی که مدتهاست به حال خود رها شده است، کفپوش آن پوسیده، چراغهای سالن کمسو شده و...
اما فوتبالیستهای محله همین سالن بیتجهیزات را غنیمت شمردهاند و روزی نیست که این مکان از حضور جوانان و نوجوانان خالی باشد. امید لکزیان یکی از همین فوتبالیستهاست، نوجوان ١٥سالهای که اولینبار او را در سالن شهید رجایی میبینم. توی دروازه ایستاده، به توپ خیره شده و تمام توانش را به کار گرفته تا بهترین بازی را ارائه بدهد. بازی که تمام میشود با او گفت و گو میکنیم.
با تمام مشغلهای که در همین سن و سال دارد فوتبال را اولویت زندگیاش قرار داده است. تابستانها در مکانیکی محله کار میکند تا خرج مدرسه و تحصیلش را دربیاورد، در طول سال تحصیلی هم تمام تلاشش را میکند که بهترین نمرات را کسب کند.
فوتبال اما برنامه هر روزه او محسوب میشود. هر کجای دنیا که باشد بعدازظهرها خودش را به سالن شهید رجایی میرساند تا فوتبال بازی کند. همان یکی دو ساعت تمرین را بهترین لحظات زندگیاش میداند.
ریشه این عشق و علاقه برمیگردد به دوران کودکی امید. از همان سالها در کوچه و خیابان با بچههای محله در زمینهای خاکی اطراف فوتبال بازی میکرده است. دایی او اکبر لکزیان که آن موقع یک تیم محلی تشکیل داده بوده است بازی او را میبیند و امید را به این تیم کوچک راه میدهد. مسیر حرفهای او در همان نقطه آغاز میشود. زیر نظر دایی فوتبالیستش نکات و تکنیکها را یاد میگیرد و پیشرفت میکند.
مدتی بعد این تیم محلی منحل میشود و او از طریق جعفر بیگی به تیم گیتی پسند دعوت میشود. جعفر بیگی یکی از فوتبالیستها و مربیان محله کشاورز است که تیمی محلی تشکیل داده است. او بازی امید را در ورزشگاه شهید رجایی میبیند، متوجه استعدادش میشود و او را به این تیم راه میدهد.
امید حالا دروازهبان این تیم است و هر روز در ورزشگاه شهید رجایی کنار همتیمیهایش تمرین میکند. بهترین خاطراتش برمیگردد به مقامهای تیمیای که کسب کردهاند. آنها در مسابقات جام محلات سال گذشته که شهرداری برگزار کرد موفق به کسب مقام دوم میشوند. این مسابقات در سالن ورزشی بوستان رجا برگزار شده بود.
امید لکزیان در پایان این گفت و گو از نبود امکانات و تجهیزات کافی در این سالن ورزشی میگوید. اینکه بارها هنگام تمرین پای بچهها به کف پوسیده زمین گیر کرده و افتادهاند. اینکه این سالن نور کافی ندارد و به محض تاریک شدن هوا امکان تمرین و ورزش ندارند. همچنین معتادان متجاهر هم به این مجموعه ورزشی رفت و آمد دارند و خیلی از خانوادهها راضی به آمدن بچهها به این محیط ناامن نمیشوند. تمام خواسته امید این است که او و هممحلهایهایش فضای مناسبی برای تمرین و ورزش داشته باشند.